صفحه اصلی

  : هدف

هدف ما سرعت بخشیدن به روند رشدآگاهی وسازمانیابی خودو عناصر کمونیست ( بلااخص ) و تسریع در روند مبارزه طبقاتی کنونی در جامعه ایران است. یک جنبه از این مبارزه داخلی ، مبارزه تئوریک – سیاسی عناصر آگاه آن است .

هدف ما با انتشار این نشریه ،تاثیر گرفتن و تاثیر نهادن در پروسه این مبارزه و در جهت پیروزی آن است . از این لحاظ این جریده تنها به بحث پیرامون مباحث تئوریک - سیاسی جنبش های واقعی نمی پردازد ،بلکه به بکارگیری نتایج این مبارزه درمبارزه جاری معتقد است واینرا بدلیل ضعف شناخت و درک عمیقتر یک جمع بندی یا حداقل جمع بندی مشترک ازمبرم ترین وظایف اساسی پیرامون تدارک انقلاب اجتماعی در ایران، میان عناصر مبارزه انقلابی ، کاملا لازم و ضروری می شناسد . “اتحاد عمل” یکی ازاین موارد است که بدون آگاهی مشترک و یک حداقل تفاهم نسبی ابدا عملی نیست . عناصر مبارزه با پدید آوردن حداقل یک تفاهم جمعی میان خود ، می توانند به ایده سازمانی خود بازگردند . گذشته از آن ، عمل رهائی از پروسه یک مبارزه تئوریک – سیاسی و در میان عناصر کمونیست  از پروسه یک مبارزه تئوریک – سیاسی طبقاتی استخراج میگردد .

 خصلت اصلی مبارزه کنونی در شرایط فعلی کاملا طبقاتی با وجوه ویژه گیهای دموکراتیک است . همین جنبه دموکراتیک مبارزه موجود، وضعیت سانترال جریان طبقاتی را تقلیل داده او را به طرف تبلیغ و ترویج سیاسی میکشاند. تبلیغ و ترویج بدون شعار معین و مشخص ، چیزی است محمل و بی معنی .

شعارها در پروسه مبارزه طبقاتی از طریق مبارزه تئوریک- سیاسی استخراج میشود . بدون انجام یک مبارزه تئوریک – سیاسی ،صحبت از شعار بی معنی است . بعنوان مثال:درحال حاضر مبارزه کارگران برای احقاق حقوقشان جاری است . طرح شعار افزایش دستمزد یکی از شعارهای اساسی درسازماندهی سراسری مبارزه کارگران است . کدام موارد آگاهانه دیگر میتواند روند فعلی آنرا بر بستر مطالبات جدی اولیه آنان ،تکامل بخشد ؟

 مبارزه طبقاتی بدون طرح شعار های معین، موجودیت و پرنسیپ و در تحلیل نهائی ، برنامه معینی برای دستیابی به آن نخواهد داشت .ضرورت طرح مباحث عناصر انقلابی و دامن زدن به مبارزه تئوریک – سیاسی پیرامون آن از ضرورت وجود شعارهای معین جنبش های اجتماعی بر میخیزد .

درمبارزه تئوریک – سیاسی ، اصرار برسر نقش و جایگاه عناصر انقلابی و تبئین و تصحیح آن جای ویژه ائی دارد . زیرا با توجه به همین نقش و جایگاه ، مبارزه صورت گرفته و تداوم میآبد . طبیعی است که شدت و ضعف هر مبارزه ائی به عناصر متشکل در آن ، ارتباط مستقیم دارد . به این ترتیب، مبارزه تئوریک – سیاسی بین آموزش یافته گان دانش مبارزه طبقاتی،  به بالا بردن سطح آگاهی عناصر کمونیست و انقلابی ، به رادیکالیسم و پویائی جنبش رو به تکامل کارگری ، بیکاران ، معلمان ، زنان ، دانشجویان و… در مبارزه جاری طبقاتی یاری می رساند .

از جمله مسائلی که مبارزه تئوریک – سیاسی به آن می تواند بپردازد :

تحلیل مشخص از شرایط و موقعیت مشخص ؟

وضعیت و مناسبات ارتجاع و…. و بورژوازی در ایران ؟

وابستگی مطالبات توده ائی و کارگری به سطح آگاهی عمومی ؟

مبرم ترین و ضروری ترین مسائل و مبانی انقلاب ؟

آلترناتیو انقلابی – آلترناتیو لیبرالی ؟

آیا مبارزه انقلابی جنبه قهقرائی دارد؟

……

برای مثال : مقاله ” رد تئوری بقاء” رفیق امیرپرویز پویان و یا ” مبارزه مسلحانه هم استراتژی و هم تاکتیک” رفیق مسعود احمد زاده ، جنبه ائی از مبارزه تئوریک – سیاسی آن دوره را معین می کند .

مبارزه ایدئولوژیک به طرح ودفاع وارتقاء پایه ائی میپردازد.مانندنظرات لنین درکتاب ماتریالیسم وامپریوکریتیسیسم. هنگامی مبارزه جنبه ایدئولوژیک پیدا می کند که برای مثال اصول پایه ائی مارکسیسم مانند فلسفه و … به نحو غلط و آنهم آلوده به اغراض معین طبقاتی در مبارزه کارگران رسوخ داده می شود . با شناختی که از مناسبات و موقعیت جنبش کارگری و …. موجود است بنظر نمی رسد کاری که ما اکنون می کنیم دارای چنین جنبه ائی باشد و البته این به معنای نفی مبارزه ایدئولوژیک نیست و در صورت ضرورت ، هر شرکت کننده در این مباحث به آن خواهد پرداخت.

حل مسئله اصلی جنبش عمومی خلق( تغییر مناسبات حاکم بر سرنوشت جامعه) در خود جنبش نهفته است و نه در حاکمیت موجود . زمانیکه مبارزه با دیکتاتوری شاه و سرنگونی آن در کلیت جنبش خلق و نیروهای شرکت کننده در آن حل شد ، سرنگون گردید. قبل از قیام بهمن ماه 57 نیروهای شرکت کننده در درون این جنبش قرار داشتندو از زاویه آن به دستگاه دیکتاتوری نگاه میکردند و سازشی هم در کار نبود . سرنگون باد به سرنگونی انجامید . بعد از علنی شدن سازمانها و مجامع مخفی و سیاسی و نظامی ، عمدتا نگاه به این جنبش از بالاست. چرا که نیروهای مدعی پیشاهنگ و.. خارج از مناسبات آن قرار دارندو اساسا در چهارچوبه مناسبات نیروهای متشکل در آن نمی گنجند . بر این اساس با نگاه سطحی به آن و همچنین نیروی حاکم در آن ، به موضع گیری سیاسی میپردازند و بدیهی است که مواضعی عمدتا ارتجاعی و غیر واقعی در این رابطه ارائه میدهند و نتیجه آن گسست از جنبش و بتدریج همسوئی ناآگاهانه با نظام حاکم است . بعبارت دقیقتر مسئله و یا مسائل کل جنبش طبقاتی ابتدا میباید در درون خود جنبش حل و فصل گردد . بنابراین پیروزی جنبش در گرو مبارزه داخلی خلق و چگونگی پیشرفتها و پسرفتهای آن است. از این لحاظ مبارزه تئوریک- سیاسی بخشی از مبارزه داخلی خلق قلمداد میگردد .

جنبش خلق در لحظه کنونی با حضور پررنگ جنبش طبقاتی کارگران ، راه همسوئی و همراهی با حاکمیت را طی نمیکند . علیرغم ابهام در برنامه و پراکندگی نیروهای فعال و آگاه این جنبش،اما با گسترش غیرقابل اجتناب مبارزات کارگران، جنبش خلق بشکلی قطعی روند گسست از حاکمیت را زمزمه مینماید . بورژوازی در اشکال متفاوتش، این جنبش را نه تنها حمایت نمیکند بلکه با خیانت وسرکوب هرروزه درآن ، آنرا در انسجام و اتحاد یافتنش به تاخیر میاندازد و نه تنها به تاخیر میاندازد بلکه با تداوم مبارزه و رشد آن به نقطه ائی خواهد رسید که به وسیعترین شکل خشونت آمیز خود،  آنرا سلاخی خواهد کرد .

هر چند کشتار دهه شصت به نام دستگاه دیانت و سیاست و نمایندگان آن ؛ روحانیت ،به ثبت رسید ،اما قتل عام های این دهه بدون برنامه ،نظارت و حمایت بورژوازی انجام پذیرنمی گردید . این موضوع یعنی گسست قطعی بورژوازی ایران ازروند پیگیری مطالبات معوقه انقلاب بورژوا دموکراتیک وسرکوب هرگونه انقلابیگری وتغییرطلبی،…تاهمین لحظه ، نکته بسیارحائز اهمیت دروضعییت موجود میباشد .

 اما عناصر میانه طبقاتی وهمچنین اقشاری از نیروهای مولده که در کارگاههای کوچک خصوصی، کارو تولید میکنند، کماکان و بلافصل از جنبش عمومی موجود بدلیل نیازبه دموکراسی و امنیت که لازمه ادامه رشد و تکاملشان است، حمایت مینمایند . توهم حاکم در جنبش خلق نسبت به حاکمیت موجود از همین حمایت سرچشمه میگیرد .اقشار گسترده بینابینی از نظر اقتصادی به نیروی حاکم وابسته اند و در عین حال ادامه مناسبات حاکم را مغایر رشد و تکامل خود میشناسند و با توهم به اصلاح پذیری نظام ، علیرغم کشتاری که از این اقشار نیز به گسترده گی وجود داشته و کماکان بلنسبه وجود دارد ، خواهان سرنگونی این نظم نیستند .وظیفه مبرم کارگران ( پرولتاریا ) در لحظه فعلی حل معضل اصلی این اقشار نسبتا گسترده بینابینی ،یکدست کردن آنها وجای دادن آنها درجای مناسب خود است .

رادیکال بودن در لحظه فعلی برای جنبش کافی نمی باشد . آنچه این رادیکالیسم را جهت داده و تقویت میکند ، دموکراتیسم انقلابی است که میباید بوسیله کارگران ( پرولتاریا ) بدرون جنبش خلق رسوخ داده شود.آگاهی طبقاتی عنصر پایه ائی این دموکراتیک است. برگزیدن کلمه مبارزه تئوریک- سیاسی بجای مباحث ایدئولوژیک از همینجا نشأت میگیرد .

با امید در توضیح آگاهانه تر ضرورتی که ما را به طرح موضوعات مورد نظر و تقاضای شرکت در مباحث ارائه شده در این نشریه نموده است ، بر این باوریم که سایر رفقا با دخالتگری خود و ارائه اصولی تر مطلب و رهنمود های آگاهانه ، این ایده را در پروسه ائی از تبادلات رفیقانه تکامل خواهند بخشید .

Hinterlasse eine Antwort

Deine E-Mail-Adresse wird nicht veröffentlicht. Erforderliche Felder sind markiert *

Du kannst folgende HTML-Tags benutzen: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <strike> <strong>